به گزارش مشرق به نقل از مهر، جايگاه حج از توصيف مناسک آن در قالب سفرنامهها و گزارشها تا بيان عرفاني و ادبي آن در قالب شعرها و داستانها مسالهاي است که از ديرباز در ادبيات ايران زمين مطرح بوده است و انگيزههاي مختلفي اديبان را بر آن داشته که به اين مفهوم مذهبي بپردازند.
ادبيات معاصر کشورمان به ويژه پس از انقلاب اسلامي بيش از پيش به مساله حج توجه داشته و برپايي رقابتهاي ادبي نيز به رونق آن افزوده است. چگونگي رويکرد ادبي به مساله حج، نقاط قوت و ضعف اين رويکرد، راههاي ارتقاي آثار ادبي با موضوع حج، قياس بين ادبيات کهن و معاصر، بررسي قياسي رويکرد نظم و نثر به حج و ... از جمله مباحثي بوده است که خبرگزاري مهر در قالب سلسله گفتگوهايي با نويسندگان و شاعران بدانها پرداخته است.
سنگري: آثار ادبي حج در قالب گنجنامهاي منتشر شود
محمدرضا سنگري از جمله نويسندگاني است که معتقد است آثار نوشته شده در زمينه حج از لحاظ کمي و کيفي قابل تامل هستند و مي توان از آنها در قالب گنجنامهاي استفاده کرد. وي همچنين تاکيد دارد که تعداد سفرنامهها و کتابهايي که حج موضوع آنهاست، فراوان شدهاند و سازمان حج و زيارت به عنوان متولي اين امر بايد آنها را ساماندهي کرده و در اختيار زائران قرار دهد.
اين نويسنده بخش ديگر صحبتهايش را به بررسي جايگاه حج در ادبيات کهن ايران اختصاص داده و گفت: در ادبيات کهن به دليل رنج و سختيهايي که نويسنده براي رفتن به اين سفر معنوي متحمل مي شد و حتي تا پاي مرگ هم پيش مي رفت نوشته ها سراسر عشق است.
سنگري زمان شروع نوشتن سفرنامه و ديگر آثار ادبي مربوط به حج را پس از دوره صفويه ذکر کرد و گفت: تا آن زمان نوشتن از حج رسم نبود و پس از اين دوره و تحت تاثير تفسير عرفاني امام سجاد (ع) دوره ادبيات زيارتي هم آغاز شد.
وي صحبتهايش را اينگونه خاتمه داد که در ادبيات معاصر نيز "خسي در ميقات" جلال آل احمد و کتاب "حج" علي شريعتي از مهمترين آثاري است که زائران لازم است پيش از عزيمت به اين سفر بزرگ آنها را خوانده باشند.
کاشفي خوانساري: جوايز جشنوارههاي ادبي را سفر حج بگذاريم
سيدعلي کاشفي خوانساري در کارنامه ادبي خود دو سفرنامه "پرسه" و "حجنامه" را با موضوع سفر حج دارد. وي حج را تجربهاي معنوي و دريچهاي مي داند که بتوان از طريق آن خود را از سويي در موقعيت "روز الست" قرار داد و از سوي ديگر تصويري از روز قيامت را مشاهده کرد.
وي به دليل اهميت اين سفر پيشنهاد داد: متوليان فرهنگي کشور امکان سفر حج را براي نويسندگان و شاعران تسهيل کنند. همچنين چه خوب بود اگر جوايز جشنوارههاي ادبي ما سفر حج ميبود.
اين نويسنده در بررسي تاريخي نگارش آثار درباره حج اينگونه بيان کرد: خاقاني و محيي لاري از جمله کساني هستند که سفرنامههاي شايستهاي از حج نوشتهاند. در دوره قاجار و با رواج سفرنامهها هم بسياري از عرفا و اهل تصوف به نگارش سفرنامههايي درباره حج پرداختند که اين سير تا دوره پهلوي ادامه يافت.
وي کتاب "خسي در ميقات" جلال آلاحمد را جزو موفقترين نمونههاي سفرنامه ارزيابي کرد و افزود: سفرنامه دکتر شريعتي و آيتالله طالقاني هم از زمره سفرنامههاي خوب بود. همچنين سفرنامه شکوه ميرزابيگي و جواد مجابي نيز از جمله آثار شاخص نوشته شده در پيش از انقلاب است. پس از انقلاب هم نويسندگاني مانند ابراهيم حسنبيگي، محمد ناصري و اسماعيل شفيعي سروستاني سفرنامههاي خوبي درباره حج نوشتند اما اين رويداد هنوز جاي کار بسيار دارد.
مخدومي: سفرنامهنويسي حج در بين نويسندگان جدي گرفته نشده است
رحيم مخدومي که وي نيز سابقه نگارش سفرنامه حج را با کتابي با نام "يار کجاست؟" تجربه کرده است در صحبتهايش فراز مشترکي با کاشفي خوانساري دارد.
وي با اشاره به اينکه تشرف به حج جزو آرزوهاي بسياري از نويسندگان و شاعران است، اقدام چند سال پيش حوزه هنري در اعزام تعدادي از نويسندگان به سفر حج را قابل قدرداني دانست و گفت: چون در اين سفر مشخصاً نويسندگان اعزام شدند محصولات خوبي توليد شد که ازميان آنها ميتوان به کتابهاي "سفر به قبله" (هدايتالله بهبودي)،"پرستو در قاف" (عليرضا قزوه) و "مهمان کعبه" (محمدحسين مقيسه) اشاره کرد.
اين نويسنده در يک نگاه کلي ادبيات ما را در زمينه سفرنامهنويسي حج ضعيف ارزيابي کرده و تاکيد کرد: کمبود سفرنامه در ميان آثار نويسندگان ما نشانگر اين است که نويسندگي براي آنها بيشتر يک شغل است تا يک عادت نوشتن.
مخدومي در پايان صحبتهايش تاکيد کرد: جايگاه سفرنامه در ميان نويسندگان ما نسبت به ديگر گونههاي ادبي کمرنگ است و ما اگر به پيشينه ادبياتمان نگاه کنيم جز چند اثر ماندگار ديگر چيزي که بتوان از آن به عنوان يک اثر شاخص ياد کرد دستگيرمان نميشود.
رحماندوست: بازتاب حج در ادبيات موجب ترفيع توانمندي اهالي ادبيات ميشود
مجتبي رحماندوست از نويسندگاني است که حاصل سفر خود به حج را در قالب کتابي با نام "سفر غريب" نوشته است. وي حج را پديدهاي دانست که انسان را به سوي نوشتن سوق ميدهد و تعدد کتابهاي منتشر شده در اين زمينه بيانگر اين موضوع است.
اين نويسنده در زمينه جايگاه حج در ادبيات معاصر با بيان اين که موضوع حج در هيچ چارچوب و قالب محدودي نمي گنجد گفت: توصيف اين سفر کار دشواري است. با توجه به نقش عمده اي که حج در اعتقادات ما دارد فعاليت جدي و مستمري را ميطلبد و بازتاب مسائل حج در ادبيات موجب ترفيع سطح توانمندي اهالي ادبيات مي شود.
رحماندوست کتابهاي مرحوم شريعتي، طالقاني و آل احمد را از جمله آثار مطرح در زمينه حج دانست و درباره نکات مغفول مانده در زمينه ادبيات حج بيان کرد: مسائلي چون "بازيابي خويش"، "تعبد" و "رجعوا الي انفسکم" را در آثار مربوطه کمتر ديدهام البته در کارهاي مرحوم شريعتي به اين مسائل اشارتي شده است. به نظرم بندگي و فرورفتن در خويش بايد بيشتر در کارهاي مربوط به حج مورد توجه قرار گيرد.
عليزاده: سفرنامه حج از رايجترين سفرنامهها در ادب پارسي است
جمشيد عليزاده از ديگر پژوهشگران و نويسندگاني است که درباره بازتاب حج در ادبيات با وي به گفتگو نشستهايم وي با تاکيد بر اهميت اين سفر معنوي گفت: مکه مکرمه و کعبه معظمه از دير باز نزد جميع طوايف و امتها، حرمت و مرتبتى والا و ارجمند داشت و ملل مختلف کعبه را مقدس و محترم مى شمرده اند و اين مسئله در بسياري از اشعار کهن خود را نشان ميدهد.
نويسنده "ساغري در ميان سنگستان" با اشاره به اين که سفرنامه حج از رايجترين سفرنامهها در زبان و ادب پارسي است، افزود: در تدوين تاريخ جديد و قديم، مدينه منوره و مکه مکرمه مرجع مورخان بوده به طوري که مشاهداتي که ناصرخسرو و ابن بطوطه از متقدمين و فرهاد ميرزا و شريعتي و آل احمد و يثربي از متاخرين از مشاهد متبرکه و اماکن مقدسه گزارش کردهاند بسيار ارزشمند و موثر بوده است.
عليزاده با تاکيد بر اينکه ثقل نوشتههاي حج در ادبيات کهن نشان تبلور اين سفر در اشعار و آثار است، ابراز اميدواري کرد که اين ادبيات زيباي کهن بتواند در سفرنامه، اشعار و متون ادبيات معاصر هم تاثيرگذار باشد.
جمشيدي: سفرنامههاي قدما طراوت بيشتري دارد
مصطفي جمشيدي از جمله کساني است که معتقد است بارزترين نوع ادبي خلق شده توسط نويسندگان ما درباره حج، سفرنامه است و نمونه شاخص آن را هم "خسي در ميقات" جلال آلاحمد و پس از آن سفرنامه علي شريعتي ميداند.
وي در قياس سفرنامههايي که اين سالها نوشته ميشود با آثار متاخرتر بيان کرد: سفرنامههايي که نويسندگان معاصرتر نوشتند ثقل و طراوت نوشتههاي پيشين را ندارد علت اين امر را هم بايد در مسايل متعدد جستجو کرد از جمله اينکه سفرنامهنويسي با ظهور رسانههاي جديد ديداري و نيز جرايد به محاق فراموشي رفت.
جمشيدي افزود: علاوه بر اين يکي از علل وجودي سفرنامههاي شاخص قبل از انقلاب تاکيد و پافشاري آن بزرگان بر تجلي معنا در ادبيات فرومرده آن دوره بود. ضمن اينکه بعد از انقلاب با تجلي بيشتر و روزافزون اين معنا طبيعتاً و به صورت خود به خودي سفرنامه رنگ باخت و نمود پديده حج در جلوههايي ديگر ظهور کرد.
اين نويسنده با اشاره به هزينههاي هنگفتي که به گفته او در دستگاههاي عريض و طويل فرهنگي کشور براي ارتقاي جايگاه داستان و ديگر انواع ادبي صورت ميگيرد ادامه داد: مسئولان بايد بپذيرند که در اين زمينه ضعيف عمل کردهاند؛ نفس حضور يک نويسنده يا شاعر در سرزمين وحي و مواجههاش با مکانهاي مقدس دوره نهضت پيامبر مانند مسجدالحرام، قبرستان بقيع و مسجد قبا بسيار الهامبخش است.
خدايار: تفاخر از آفتهايي است که ميتواند ادبيات حج را تهديد کند
ابراهيم خدايار ادبيات حج را زيرمجموعه ادبيات آييني ميداند که در شاخههاي ادبيات عامه، صوفيانه و پژوهشي بسيار جاي کار دارد و بايد در اين زمينهها فعاليتهاي تحقيقي بسياري صورت گيرد.
وي اما به نکتهاي اشاره ميکند که در صحبتهاي ديگر مورد توجه نبوده است. او حج را يک پديده اجتماعي ميداند که پس از انقلاب اسلامي ايران رنگ و بوي سياسي و شخصي نيز به خود گرفته است.
اين پژوهشگر تاکيد ميکند: متاسفانه يکي از آفتهايي که نوع ادبي حج را تهديد مي کند تفاخر عدهاي است که اين سفر را به رخ ديگران مي کشند و اين همان موضوعي است که ناصر خسرو سالها پيش درباره آن هشدار داده بود.
خدايار همچنين گفت: ميتوان رد پاي بزرگان شعر و ادب فارسي را در عرصه حج به خوبي مشاهده کرد. در آثار مولانا و ناصرخسرو تا آل احمد و عليرضا قزوه و ديگر جوانان مي توان اين موضوع را مشاهده کرد چراکه حج در آيين و اعتقادات ما جايگاه ويژهاي دارد.
رضارفيعي: آثار مرتبط با حج را به ديگر زبانها ترجمه کنيم
حسن رضارفيعي که در کارنامه ادبي خود سفرنامه حج "چراغستان خاموش و مسجد بي محراب" را دارد معتقد است ايرانيان از فعالترين ملتها در زمينه نگارش سفرنامه حج هستند و در اين زمينه آثار شاخصي از روزگار دور تا امروز خلق شده که لازم است با ترجمه آنها ديگران را هم از آنها بهرهمند کنيم.
وي توجه به مساله ترجمه آثار خلق شده در زمينه حج را ضرورتي دانست که نبايد از آن غافل شد و عنوان کرد: اينکه ما چقدر توانستهايم پيام آثار ادبي خود با موضوع حج را به جهانيان برسانيم بستگي مستقيم با ترجمه دارد.
رضارفيعي با اشاره به اينکه در شعر کلاسيک ايران اشاره به نمادهايي از مناسک حج زياد ديده ميشود تشريح کرد: گرچه شعر کهن فارسيزبان به موضوع حج توجه داشته ولي اين توجه بيشتر در قالب اشارات به نمادها بوده است و ما شعرهاي که اختصاصي اين موضوع باشد کم داريم و يا اصلا نداريم در حوزه شعر معاصر هم وضع کماکان به همين شکل است البته اين موضوعي است که نياز به پژوهش دارد و نميتوان بدين گونه درباره آن حکم قطعي داد.
اين نويسنده همچنين گفت: حتي خواندن سفرنامههاي حج هم لذتبخش است و به همين دليل ميبينيم که اينگونه سفرنامهها هم بارها و بارها خوانده ميشوند و جذابيت خود را از دست نميدهند. سفرنامهها آثار جذابي هستند که تنوع مطالبشان هم زياد است به همين دليل رويکرد به آنها نيز زياد است.
محدثي خراساني: جشنوارههاي ادبي با موضوع حج رونق گيرد
مصطفي محدثي خراساني معتقد است معنا و مفهوم حج در ادبيات کهن ايران به ويژه ادبيات عرفاني بروز و ظهور خوبي داشته است ولي شعر معاصر هنوز نتوانسته متناسب با ظرفيتهاي حج بدان بپردازد.
اين شاعر در توضيح اين موضوع که در ادبيات معاصر توجه به بحث سفرنامهنويسي بيشتر از ديگر شاخههاي ادبي بوده است، عنوان کرد: بله. کارهاي درخشان و چشمگيري که در عرصه ادبيات معاصر با موضوع حج خلق شده بيشتر در حيطه سفرنامهنويسي بوده است. نوشتن سفرنامه بين کساني که توفيق حضور در مراسم حج داشتهاند باب شده است و اين محدود به اهل قلم نميشود و اکثر کسانيکه به نوعي دستي به قلم داشتهاند سعي کردهاند دريافتهايشان از اين سفر را روي کاغذ بياورند.
مولف کتاب "سلوک باران" با اشاره به اينکه بسياري از موضوعات فرهنگي، سياسي و اجتماعي در طول اين سالها با برگزاري جشنوارهها و کنگرهها رونق يافتهاند عنوان کرد: به طور نمونه کنگره شعر رضوي که چند سال است برگزار ميشود باعث شده ذهن شاعران به اين موضوع معطوف شود که اين اتفاق در زمينه موضوعي چون حج نيز ميتواند تکرار شود.
وي آنچه در زمينه حج انجام شده را در برابر ظرفيت معنايي موضوع کافي ندانسته و توضيح داد: جهان امروز عرصه مسايل فرهنگي است و درباره موضوع مهمي چون مراسم حج حرفهاي زيادي براي گفتن وجود دارد. به ويژه پس از انقلاب اسلامي و طرح شدن ديدگاههاي حضرت امام خميني(ره) که در ايران و جهان طرفداران بسياري دارد، لزوم توجه به موضوع بيش از پيش شده است.
اگر از بخشي از صحبتهاي اين صاحبنظران در قياس ادبيات کهن و معاصر به مساله حج بگذريم، بخش ديگر به لزوم تقويت آثار ادبي در زمينه حج با اهتمام بيشتر اهالي ادبيات و بيشتر شدن حمايتها و همکاريهاي دولتي اشاره دارد و پيشنهادهايي چون انتشار آثار خلق شده در قالب گنجنامهها، فراهم کردن امکان سفر حج اهالي ادبيات، در نظر گرفتن سفر حج به عنوان جوايز ادبي، رونق جشنوارهها و جايزههايي که به موضوع حج اختصاص دارند، ترجمه آثار به ديگر زبانها و ايجاد امکان انتشار آنها در کشورهاي مختلف و ....تاکيد دارد که اميد است اين گزارش فرصتي باشد براي تبادل نظرات اهالي ادب با يکديگر و دستاندرکاران فرهنگي کشور.
توجه بيشتر به حج در ادبيات کهن نسبت به معاصر، لزوم حفاظت از آثار به جاي مانده، در نظر گرفتن سفر حج به عنوان جوايز ادبي و تسهيل سفر حج ادبا توسط دولت، ترجمه آثار از جمله تاکيدات نويسندگان در موضوع بازتاب حج در ادبيات است.